𝓶𝓮𝓶𝓮، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
𝓶𝔂 𝓫𝓵𝓪𝓰𝓶𝔂 𝓫𝓵𝓪𝓰، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
𝓟𝓪𝓽𝓮𝓻𝓱𝓪𝓭𝓟𝓪𝓽𝓮𝓻𝓱𝓪𝓭، تا این لحظه: 2 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
𝓝𝓪𝓻𝓰𝓮𝓼𝓝𝓪𝓻𝓰𝓮𝓼، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
𝓑𝓪𝓱𝓪𝓻𝓑𝓪𝓱𝓪𝓻، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
𝓚𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪𝓚𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪، تا این لحظه: 1 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
T.NT.N، تا این لحظه: 5 ماه و 17 روز سن داره
𝓐𝓽𝓻𝓲𝓷𝓐𝓽𝓻𝓲𝓷، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

𝓜𝔂 𝓱𝓪𝓻𝓶𝓸𝓷𝓮𝔂

سِتاره هایِ تو کَهکِشان

𝓗𝓪𝓹𝓹𝔂 𝓫𝓲𝓻𝓽𝓱𝓭𝓪𝔂 𝓽𝓸 𝓶𝓮

سال عجیب و جالبی بود. تجربه های جدید،اخلاقای جدید،رفتارای جدید،آدمای جدید،هدفا و خواسته های جدید زیادی وارد زندگیم شدن... هم سال شیرینی بود هم گاهی وقتا تلخ. توی این یه سال زندگیم خیلی تغییر کرد که بابتش خیلی خوشحالم:) از خدای مهربونمم بابت اینکه دوستم داشت و آرزوم رو برآورده کرد تشکر میکنم و بارها میگم خدایا شکرت و امیدوارم آنقدر هم دوستم داشته باشی که ازم نگیریش(که البته امیدوارم به صلاحم باشه) تنها آرزوی امسالم اینه که آدمای مهم زندگیم و دوستام همیشه سالم باشن و لبخند روی لبشون باشه و امیدوارم همیشه برام بمونن تا خاطره های قشنگ بیشتری بسازیم،چون اونا تنها کسایین که باعث حال خوب و دووم اوردنم توی شرایط سختمم. به خودم...
8 دی 1403

𝓶𝔂 𝓭𝓪𝔂𝓼

آمم سلاملکم  چطورین  الان که دارم مینویسم ۱۳ تیر ولی نمیدونم کی پستش کنم. نمیدونم گفتم یا نه ولی جمعه ۸ تیر اثاث کشی کردیم.(الان خونمون کامل چیده شده) و از اونجایی که با سیسی گرامیم(دوستمه)همسایه شدم باهم پیاده میریم کلاس زبان(چون خونه قبلیه از کلاس زبانم دور بود با سرویس میرفتم) و خب البته جز کلاس زبان جاهای دیگه هم میریم. معمولا چون هوا خیلی گرمه تو راه بستنی میخوریم(البته اگ کل پولامونو توی لوازم تحریری خرج نکنیم،هرچند که من دختر اقتصادی و پول جمع کنی هستم) جز اینا اتفاق خاص دیگه ای نیوفتاده فقط درحال حاضر کتاب ما تمامش میکنیم رو خوندم و درحال خوندن پاسخ های مختصر به جواب هایی بزرگ و خوب های بد بدهای خوب ج...
13 تير 1403

𝓽𝓱𝓲𝓼 𝓭𝓪𝔂𝓼

​​​​​𝓗𝓮𝓵𝓵𝓸 𝓮𝓿𝓮𝓻𝔂 𝓸𝓷𝓮 سلاملکم  چطورین  آمم میدونم که امتحانای ترم دوم شروع شده و همه الان استرس دارن و دارن درس میخونن و خب خسته شدن و به خاطر همین ترجیحا توی این پست درمورد امتحانات حرف نمیزنم(اصلا فکر نکنید دلم نمیخواد به امتحانا فک کنمااا) خب راستش قبل شروع امتحانا حدودا دو سه هفته پیش یه کتابی رو شروع کردم به اسم "دشت کیت" که باید بگم کتاب جالبی بود ولی چون فقط توی مدرسه میخوندمش(تو خونه وقت نمی‌کردم) فقط بیش از نصف کتابو خوندم و هنوز تمومش نکردم و یه کتاب دیگه هم به اسم "تاج دوقلو ها" که تازه خیلی ترند و معروف شده رو هم شروع کردم ولی خب اون پی دی اف هستش و تا الان فقط چند صفحه ی اولشو خ...
31 ارديبهشت 1403

★𝓲 𝓷𝓮𝓮𝓭 𝓪 𝓼𝓾𝓶𝓶𝓮𝓻

𝓗𝓮𝓵𝓵𝓸 𝓮𝓿𝓮𝓻𝔂 𝓸𝓷𝓮 𝓢𝓱𝓮 𝓵𝓪𝓾𝓷𝓱𝓼 𝓪 𝓵𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮, 𝓫𝓾𝓽 𝓼𝓱𝓮 𝓱𝓪𝓼 𝓽𝓱𝓮 𝓶𝓸𝓼𝓽 𝓫𝓮𝓪𝓾𝓽𝓲𝓯𝓾𝓵 𝓼𝓶𝓲𝓵𝓮 𝓵 𝓿𝓮 𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓼𝓮𝓮𝓷 دلم تابستون میخواد:))) دلم میخواد شبا دیر بخوابم و صبحا دیر بیدار بشم دلم میخواد دراز بکشم زیر کولر و فیلم و سریالای موردعلاقمو ببینم دلم میخواد بعدازظهرا که هوا خنک شد برم تو حیاط بستنی بخورم و کتاب بخونم دلم میخواد بیشتر روز و با دوستام حرف بزنم دلم میخواد یکم ریلکس باشم و استرس امتحان نداشته باشم دلم میخواد دوباره از تک تک لحظاتم لذت ببرم. _قطعا تو بیشتر چیزهایی رو که در این تابستان گرم در کنار هم ازشون لذت بردیم رو فراموش کردی. دختر پرتغالی - یوستین گارد ​​​ پ‌.ن: دلم میخواد نگران این باشم که تابستون چ...
23 فروردين 1403

𝓱𝓮𝓵𝓵𝓸 𝓲𝓶 𝓫𝓪𝓬𝓴シ︎

هاییی:))) چطورین بعد از یکی دو ماه اومدم فک کنم چون پست قبلی مال تولدم بود. راستی با امتحانات نوبت اول چه کردین؟ راضی بودین؟ من به شخصه خیلی راضی بودم و واقعا تلاش کردم. همه ی درسارو 20 گرفتم که مساویه با معدل 20 ولی خب معدلم ۲۰ نشد چون ورزش گرامی 19 بهم داده بود چرا؟چون دو امتحان گرفته بود که من توی دومی غایب بودم نمره ی دومی رو برام نزاشته بود(خیلی جالبه برام چون اصلا نمی‌دونستم امتحان گرفته و حتی دو جلسه بعدشم من بودم و از من امتحان نگرفت) به هرحال دیگه نمیشه کاریش کرد(من همچنان معدلمو ۲۰ در نظر میگیرم) آها راستی من یه چالشی رو شروع کردم بیداری ساعت شیش نکته داره نکتشم اینه که من به طور عادی...
6 اسفند 1402

𝓶𝔂 𝓫𝓲𝓻𝔂𝓱𝓭𝓪𝔂

هاییی^^ چطورین امروز تولدم بود:))) رفته بودم صبح امتحان بدم مدیرم بغلم کرده میگه تولدت مبارک دوستام برام تولد گرفته بودن🥹🍰 امروز خیلی حالم خوب نبود سرماعم خوردم دیگ بدتر🥲 ولی سال خوبی بود با تمام اتفاقای خوب و بدش مثلا خیلی از اخلاقای بدم و عوض کردم و سعی کردم چیزای جدید و امتحان کنم مخصوصا اینکه بیشتر تو اجتماع باشم. سالی ک گذشت بیشتر خودم و اطرافیانم و شناختم مثلا فهمیدم کسایی که ی زمانی دوستم میشناختمشون واقعا دوستم نبودن و اینکه واقعا میگن هرکار خدا ی حکمتی داره و چیزی که برامون بهتره رو رغم میزنه واقعا درسته من قرار بود برم یه مدرسه دیگ ک فک کنم توی پستام گفته بودم اون مدرسه خیلی دوست دارم و خیلی بر...
9 دی 1402